رابطه تیپهای پرخاشگری بر پایه نظریه کارن هورنای با رفتارهای منفی و مثبت رانندگی و رخداد سوانح
Authors
Abstract:
AbstractObjectives: The purpose of the current research was to investigate the relation of varieties of personality aggression types according to Karen Horney’s theory (Malevolence, Power, and Strength) with negative (errors and violations) and positive driving behaviors and frequency of accidents. Method: For this purpose, 263 volunteer drivers with generalized driving license (base two) were selected. The subjects completed Negative and Positive Driving Behavior Questionnaire (NPDBQ) and Horney-Coolidge Tridimensional Inventory (HCTI). They were also asked to indicate the number of accidents in which they had been faulty in the last 5 years. Results: Results of multiple regression analysis and correlation matrix showed that all three kinds of aggressions had positive and significant correlation with violations and errors and negative and significant correlation with positive driving behaviors (p<0.05). There was a negative and significant correlation between aggressions and driving behaviors. There was no significant correlation between the aggressions and the frequency of accidents. However, gender had a significant relation with frequency of accidents. Conclusion: Different types of aggressions, regarding gender, have important role in prediction of driving behaviors and accidents.
similar resources
رابطه تیپ های پرخاشگری بر پایه نظریه کارن هورنای با رفتارهای منفی و مثبت رانندگی و رخداد سوانح
0
full textمقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure
کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...
full textبررسی پرخاشگری زنان در آثار جمالزاده و هدایت بر اساس نظریه کارن هورنای
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی پرخاشگری زنان در آثار جمالزاده و هدایت بر اساس نظریۀ کارن هورنای بود. ویژگیهای دو شخصیت زن به نامهای تاجالملوک و عزیزآغا در داستانهای «نیکوکاری» و «طلبآمرزش» از آثار داستانی جمالزاده و هدایت به عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانهای به دست آمد. در این پژوهش با استفاده از روش « تحلیل محتوا » مطالب مورد برر...
full textنقد روانشناختی دیگر سیاوشی نمانده بر مبنای نظریه کارن هورنای
پژوهش حاضر میکوشد مجموعة داستانی دیگرسیاوشی نمانده، نوشتة اصغر الهی، داستاننویس و روانشناس ایرانی را بر مبناینظریة روانشناختی کارن هورنای بکاود. شخصیتها در این مجموعه، دچار موقعیتهاییبغرنجاند که به شدت از ترس، تحقیر و ایستایی رنج میبرند. الهی در پرداخت شخصیتهایداستانی خود، حالات روحی آنان همچون ترس، روانپریشی و حقارت را با شگردهایی نوبه تصویر میکشد. این افراد روانپریش و ازهمگسیخته...
full textرابطه عاطفه مثبت و منفی صفت با بیعدالتی و رفتارهای مخرب کارکنان
این پژوهش با هدف بررسی نقش عاطفه مثبت و منفی صفت در رابطه بیعدالتی با رفتارهای مخرب کارکنان اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را کارکنان یک شرکت تولیدی و صنعتی (به تعداد 250 نفر) در پاییز 1388 در شهرکرد تشکیل دادند. روش پژوهش همبستگی و شیوه نمونهگیری مورد استفاده تصادفی ساده بود. از 230 پرسشنامه توزیع شده، 162 پرسشنامه معتبر برای تحلیل بازگشت شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه بیعدالتی (در سه قسمت بی...
full textتحلیل شخصیت شمس و ارتباط وی با مولوی از دیدگاه روانشناسی با تکیه بر نظریه شخصیت کارن هورنای
شمس و مولانا از مفاخر تاریخ و فرهنگ این مرز و بومند که به سبب واکاوی نشدن شخصیت آنان، رابطه آنان در پردهای از ابهام باقی مانده است؛ به همین منظور، در این پژوهش از دیدگاه علم روانشناسی، مراحل شکلگیری شخصیت شمس، علت ارتباطش با مولانا، تحول روانی مولانا، علت غیبتهای ناگهانی و مکرر شمس و همچنین علت قتل شمس تحلیل شده است. نتایج تحلیل نشان میدهد که شمس زایشگر خویشتن بوده است و مولانا دستمای...
full textMy Resources
Journal title
volume 15 issue 1
pages 81- 85
publication date 2009-05
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
No Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023